شرایط دیدار خداوند
تاریخ انتشار: ۵ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۷۴۷۲۳
۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محیالدین الهی قمشهای، کتاب چهارم از مجموعه کتابهای جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.این کتاب، کتاب چهارم از مجموعه کتابهای جوانان و فرهنگ جهانی است و با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی را برای مخاطب ترسیم کند. این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی. در این قسمت به منظور بهرهمندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعههایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده ایم. بخشی از تحفه این کتاب با عنوان «شرایط دیدار خداوند» تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحَی إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا ﴿۱۱۰کهف﴾
(ای رسول ما) بگو همانا که من بشری هستم مانند شما که بر من وحی شده است: که پروردگار شما خدایی یگانه است، پس هر کس امید و آرزوی دیدار پروردگارش را در دل میپرورد باید که کار نیکو کند و در پرستش او هیچ موجودی را شریک قرار ندهد(110).
در پایان قافله شکوهمند سوره کهف هستیم که با ضرب سه گانه پرهیبتی در توالی از آغاز تا پایان در پیش چشم و گوش و در حضور شاهزاده عقل و هوش ما در نمایش آمده است. در این حجةالوداع سوره کهف بشارتی عظیم میشنویم که چگونه میتوان به دیدار آن خسرو خوبان که آفریدگار جهان است امید بست و به رهروان کوی او پیوست. نخست بشنویم که آن الاهِ واحد با رسول خویش چه میگوید تا ما را به راه عشق بسیج نماید.
طفیل هستی عشقند آدمی و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری (حافظ)
رسول بشری است مانند دیگران؛ میخورد و میآشامد و در بازار راه میرود و همسر اختیار میکند و عاشق میشود و به خود عطر میزند و زنان را دوست دارد اما در عین حال تفاوتی شگرف نیز با عامّه مردمان دارد: به او وحی میشود، یعنی در او استعداد ویژهای هست که میتواند آیینه دلش را با آفریدگار جهان مقابل کند و نقشی از جمال او را بنگرد و اهتزاز صدای او را بشنود. آن رسول این پیام را از همه ذرات آفرینش میشنود که آفریدگار عالمیان تنها یک حقیقت لایزال است که دوگانگی در وی راه ندارد و چون هم آدمیان بالذات مشتاق دیدار و وصال پروردگار خویش هستند، کدام کس باشد که نخواهد با پدید آورنده هزاران هزار معجزه آشنا شود. بنابراین آخرین تعلیم این آیه بشارتی بزرگ و موهبتی عظیم است که اگر کسی امید دارد و آرزو کرده که به دیدار پروردگار نایل شود به کدام راه یابد برود و چه باید بکند. هر عاشقی این خبر را بشنود که قاصدی میخواهد نشان منزلگاه معشوق او را که راز بزرگ عالم است فاش کند بیگمان از شادی به وجد میآید و بیاختیار میگوید «بر این مژده گر جان فشانم رواست» آنچه میدانی بگو که: «ما به دوست نبردیم ره به هیچ طریق» اگر باید بیابان پرخار و خاره را بپماییم آن را حریر و دیبا خواهیم یافت؛ اگر باید از دریای آتش عبور کرد آتش را گلستان خواهیم شمرد و به هیچ سختی روی از دامن مقصود نخواهیم تافت.
اکنون همه منتظرند تا قاصد صدها شرط و بهانه بیاورد و هزاران بار سنگین بر دوش مشتاقان گذارد، اما با کمال حیرت همه میشنوند که اگر دیدار پروردگارتان را مشتاقید تنها یک کار در پیش پای شماست: به کارهای نیکو پردازید، همان کارها که از دیدنش و از شنیدنش به وجد میآیید و از همه کس انجام آن را انتظار دارید، و البته باید که در انجام کارهای نیکو که مهمترین آنها شاد کردن دلهای برآوردن آرزوها است هیچ غرضی غیر از رضای آن یگانه در دل نیاورید بلکه یک دل و یک جهت تنها او را پیش چشم داشته باشید و به خاطر او که خیر و خوبی مطلق است کار خوب کنید. سرِ زلف خوبی را بگیرید و پیش روید تا بدان باغ جمال برسید. و کدام سخن از این خوشتر که ما را به نقطه اوج سعادت رهنمون شود و هیچ کار سخت و سنگینی بر دوش سالکان نگذارد مگر انجام خوبیها که آن نیز خود محبوب همه انسانها است: راهی پر از گُل و ریحان خوبی و شرافت و انسانیت و راستی و درستی و راهی خالی از دیو و ددهایی چون کبر و غرور، دروغ و حرص و حسد؛ این است راه عشق و این است راه رسیدن به کعبه مقصود و خانه معشوق.
آن سختیها و مهالک و خطرات که در طریق عشق برشمردهاند برای بیگانگان است که خواهند با مصاحب ناجنسی چون نفس خودخواه راهی کوی عشق شوند وگرنه خارهای راه عشق همه بر آشنایان و مشتقان گل و ریحان است:
به تولّای تو در آتش هجران چون خلیل
گوئیا در چمن لاله و ریحان بودم (سعدی)
در بیان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور (حافظ)
کور وَش قائد و عصا طلبی
بهر این راه روشن هموار
شود آسان به عشق کاری چند
که بود پیش عقل بس دشوار (هاتف)
این دیدار که وعده آن داده شده است به تنهایی با برآوردن همه آرزوها برابر است چنانکه دانته در گزارش از آن یک دیدار سعادت بخش که از بهشت بدان رسید گفت: تصور کنید که همه آرزوهای همه بشریت در همه زمانها ناگاه برآورده شود، چنین بود لذت این دیدار.
شکر خدا که هر طلب کردم از خدا
بر منتهای مطلب خود کامران شدم (حافظ)
این راه عشق است که آدمی را به لقای چنین فرّح لقایی میرساند و دنیا و آخرت را بر او بهشت میکند. عشق به خوبی و زیبایی و عمل به خوبی و زیبایی.
گر به اقلیم عشق روی آری
همه آفاق گلستان بینی
هر چه بینی همان دلت خواهد
هر چه خواهد دلت همان بینی
از مضیق جهات درگذری
وسعت ملکِ لامکان بینی
آنچه نشنیده گوش آن شنوی
آنچه نادیده چشم آن بینی
تا به جایی رساندت که یکی
از جهان و جهانیان بینی
با یکی عشق ورزی از دل و جان
تا به عین الیقین عیان بینی
که یکی هست و هیچ نیست جز او
وحدهُ لا الهَ الاّ هو (هاتف اصفهانی)
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: راه عشق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۷۴۷۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونه میتوان راه و روش امام صادق (ع) را الگو قرار داد؟
حجتالاسلام والمسلمین مهدی یعقوبی گیلانی، کارشناس مذهبی و مدیر موسسه منبر آسمانی با اشاره به روایتی درمورد معیار اصلی مقام هر فردی نزد خداوند اظهار کرد: یکی از اصحاب صادق آل محمد علیهمالسلام میگوید به امام صادق (ع) عرض کردم: آقاجان فلانی چه عبادت، دین و فضلی دارد! کنایه از اینکه خیلی مقامش والاست، اما امام علیهالسلام سوالی درباره آن شخص از من پرسیدند که تمام معیارهای مرا در شناخت افراد تغییر داد. امام صادق علیهالسلام فرمودند: «فَقَالَ کَیْفَ عَقْلُهُ» «عقل او چگونه است؟»
عرض کردم: نمیدانم بعد امام علیهالسلام فرمودند:
«فَقَالَ إِنَّ الثَّوَابَ عَلَى قَدْرِ الْعَقْلِ» «ثواب و پاداش را به اندازه عقل و با معیار خرد میدهند نه به مقدار حال و شور.»
داستان مرد عابد بنی اسرائیلی
بعد، امام جعفر صادق (ع) برای من داستانی از عابدی بنی اسرائیلی نقل کردند: همانا مردی از بنیاسرائیل خداوند را در جزیرهای دریایی که سرسبز و خرم بود عبادت میکرد. آن جزیره درختان بسیار و آبی فراوان داشت. فرشتهای از آن مکان میگذشت که آن عابد را دید. فرشته به خداوند عرض کرد: آیا ثواب این بنده را به من مینمایانی؟ خداوند آن را به وی نشان داد، فرشته آن را اندک و ناچیز پنداشت و از این ناهمخوانی ثواب کم و عبادت فراوان آن عابد تعجب کرد به همین خاطر خداوند به فرشته وحی کردند: با او همراه شو. فرشته به صورت انسانی در آن جا فرود آمد. مرد به او گفت: کیستی؟ فرشته گفت: من مردی عابد هستم که، چون آوازه مرتبه و عبادت تو در این مکان به من رسید به نزد تو آمدم تا خداوند را به همراه تو پرستش و عبادت نمایم. فرشته در آن روز با او بود. فردای آن روز فرشته به آن مرد گفت: منزلگاه تو چه سرسبز و خرم است! فقط برای عبادت شایسته است! مرد عابد به او گفت:، اما اینجا عیبی دارد! فرشته گفت: چه عیبی؟ گفت: برای خداوند ما چارپایی نیست، اگر برای او الاغی بود او را در این مکان میچرانیدیم همانا سبزهها در حال از بین رفتن هستند. فرشته که متعجب شده بود گفت: برای پروردگار تو الاغی نیست؟ (کنایه از اینکه این حرف یعنی چه، مگر خدا جسم است که اعضا و جوارح داشته باشد) گفت: اگر برای خداوند الاغی بود مثل چنین سبزههایی از بین نمیرفت. خداوند به آن فرشته وحی فرستاد: «فَأَوْحَى الله إِلَى الْمَلَکِ إِنَّمَا أُثِیبُهُ عَلَى قَدْرِ عَقْلِهِ» «همانا من به میزان عقل او به او پاداش دادهام.»
شرح روایت شریف
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی گفت: این روایت میفرماید: ممکن است کسی دو رکعت نماز مختصر بخواند و ثواب عبادت جن و انس به او داده شود و ممکن است کسی تا صبح شیون و ناله کند و اشک بریزد، اما نماز پر لابه او را به چیزی نخرند. این سخن به شنونده سنگین آمد، برای همین امام جعفر صادق علیهالسلام برای او داستانی نقل کردند تا ذهن وی مطلب گفته شده را بپذیرد.
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: امام صادق علیهالسلام کوتاهی فکر برخی از مردم را با نقل این روایت توضیح میدهند و میفرمایند: زیبایی و شور عبادت او بهگونهای بوده است که حتی نظر فرشتهای را به خود جلب میکند و از شکوه آن سر تعظیم و درخواست در پیشگاه الهی فرود میآورد. شور در آن عابد خوب بوده است ولی شعوری در او نبوده است.
مشکل امروز جامعه مسلمانان
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی ادامه داد: متأسفانه، مشکل جامعه اسلامی نیز همین است. در جامعه اسلامی معیار و محک ارزش اعمال و کردار دیگران عقل و معرفت آنان قرار نمیگیرد و شور و حال را معیار و محک مرتبه معنوی افراد و گزینش آنان قرار میدهند. سینه و نوحه و فریاد و گاه نعره و کشیدن قمه و قداره فراوان است، اما شعور و معرفت اندک است. متأسفانه منبرها، مسجدها، حسینهها، فقط از حال میگویند و سفارش میکنند که در مکه و طواف چنان کن و نماز و ذکر فراوانی به زائران میدهند و وقت فکر و اندیشه برای آنان نمیگذارند. وقتی شور فراوان و عقل اندک باشد، یک میلیارد مسلمان نمیتوانند در تأمین هزینه خود توانا باشند. البته، عقل به معنای چیزی که آدمی را به قرب الهی نزدیک کند منظور ماست. عقلی که با آن به ستایش خداوند ایستاده میشود و سلامت دنیا و سعادت آخرت را به همراه دارد.
دو پایه اساسی عقل
این کارشناس مذهبی گفت: عقل دارای دو پایه اساسی است:
• یکی آن که باعث شود خداوند را عبادت کند و قرب الهی را موجب شود.
• دیگر آن که به سعادت و نعیم برسد و البته سعادت اخروی بدون تأمین دنیا ممکن نمیشود.
حال، یک سوال اساسی از همه مسلمین این است.
مسلمانی که در تأمین هزینه زندگی خود درمانده است چگونه میتواند سلامت دنیا را داشته باشد و کسی که در دنیا سلامت ندارد چگونه به سعادت آخرت دست مییابد؟
ملت ما با انقلاب عظیم و معنوی خود که به عشق امام حسین علیهالسلام بوده است با معضل اقتصادی و ناتوانی در تأمین نان شب خود روبهروست.
کسی که توان تأمین نان دنیای خود را ندارد و نمیتواند دنیای خود را آباد کند، آخرت خود را نیز نمیتواند آباد کند!
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی اظهار کرد: یک میلیارد مسلمان اسیر دست غربیان هستند. آنان توان بالایی در مقابله با مسلمانان ندارند، بلکه این مسلمانان هستند که سست و ضعیف هستند. کسی که عقل ندارد نه تنها در برابر دشمن از او کاری نمیآید، بلکه وی در برابر دوستان نیز نمیداند چه میکند. انسان باید سعادت دنیا داشته باشد تا به آخرت دست یابد. بعد از انقلاب اسلامی، در مواردی گداپروری در جامعه باب شد و دولتها بهجای شغل، به مردم پول دهند. مردم نباید نان خود را با ذلت به دست آوردند. کار را نیز باید خود دنبال کرد و البته برای این کار باید کاردان بود.
عقل خودمان و اطرافیانمان را بسنجیم
این کارشناس مذهبی یادآور شد: آدم باید خود و اطرافیانش را آزمایش کند تا ببیند جزء کدام گروه قرار میگیرند. آیا خدایی ناکرده از جاهلان هستند یا از عاقلان؟
امام صادق علیهالسلام با این روایت به همه ما فهماندند که اگر کسی را در حال خوش عبادی دیدیم او را به عرش نبریم، بلکه ببینیم عقل و معرفت او چه اندازه است؟ درک او نسبت به دنیا و آخرت چگونه است؟
چقدر خوب است در مساجد، روایات باب عقل و جهل کتاب بحار و یا اصول کافی حتی شده از رو خوانده شود و اصلا هر شب بعد از هر نمازی یک سوال اعتقادی مطرح شود و از مردم خواسته شود تا جواب این سوال را پیدا کنند و خودشان روی این سوال فکر کنند تا راه امام صادق (ع) ادامه پیدا کند.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری قرآن و عترت